درباره تو دخترم
سلام ریحانه جان خوبی بابایی ؟ الان خوابیدی رو پتوتو داشتی به مامانیت کلی می خندیدی! دیروزم از سفر تهران برگشتی! اولین بار بود که با ماشین بابایی می رفتی یه سفر طولانی..تو راه اکثراً آروم بودی .. رفته بودیم که ثبت نام دانشگاه فوق لیسانسمو بکنم. کرج. مدیریت اجرایی .خوبه بابا؟! ..داری گریه میکنی... برم آرومت کنم..
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی