گل دل مامان و بابا گل دل مامان و بابا ، تا این لحظه: 11 سال و 19 روز سن داره

هدیه خدا

اولین های ریحانه خانم!

1392/9/9 1:53
نویسنده : مامان
72 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ریحانه جان..الان خوابیدی.ساعت یک و نیم شبه.امروز اولین باری بود که بردیمت فروشگاه رفاه. اونم مرکزی...داخل که شدیم تو بغل من بودی..یه کم که گذشت شروع کردی به ناآرومی..بعد مامانی بغلت کرد و آروم شدی و از دست ما یاد گرفتی که چطور جنس برداری. بعد هی سمت قفسه ها خم می شدی و جنی میخوستی برداری! دیروزم اولین باری بود که در مراسم پخت حلوا نذری مادروپدربزرگت شرکت میکردی.ازت عکسوفیلمم برداشتم. محبوبه خانم خواهر شوهر خواهرزاده مامانتم (دختر خاله شما!) نذر کرده بوده به اسم تو و نذرش برآورده شده بوده، اینه که دودست لباس خوشگل بهت داده . یکیش یه کلاه سایبون دار فرنگی داره که صبح مامانی که داشت با تلفن حرف میزد کلاهو گذاشتم سرتو آوردمت جلو مامانی.تادید خندش گرفت! بعد تلفن اومد بغلت کرد و از زبون تو به من می گفت: خداحافظ بابایی..دارم میرم خارج برا ادامه تحصیل!! راستی انقد بابایی مامان مامان میکنی که به قول مادربزرگت عمرا بشه شمارو الان بذاریم مهدکودک!

بابا چندروزه فهمیدیم که قراره حدود100 متری زمینمون نیروگاه بسازن! شانسو توروخدا...چطور میشه به نظرت؟..توکل به خدا..

راحت بخوابی بابایی..بوس بوس..

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هدیه خدا می باشد