سالگرد فرود ریحانه جان از بهشت به دل مامانی(شاید!)
سالگرد فرود ریحانه جان از بهشت به دل مامانی(شاید!) سلام عزیز دلم
خوبی؟
مدتهاست ننوشته بودم.اولین پستی هست که بعد از زایمانم برات مینویسم دلیلش بماند گلم...فقط بدون کوتاهی و کم کاری نبوده و نیست!شاید بزرگ شدی بهت بگم.
جونم برات بگه که امشب روز ولادت کریم اهل بیت آقا امام حسن مجتبی(ع) هست.پارسال ما افطاری رفتیم جشن مولودی فرزند خوندگی یکی از دوستانمون و افطاری با بابایی تو دارالشفاء خیابون انقلاب خیلی بهمون خوش گذشت.اونجا و قبل از اون خیلی من تو اینماه متوسل شده بودم به آقا و نذرم کردم سال دیگه اگه تو رو داشتم در حد وسع و توانم به دارالشفاء افطاری بدم .
الان که دارم اینو مینیسم خدا رو شکر حاجت روا شدم.یا امام حسن ممنونیم.الان با یه دستم دارم طناب گهواره تو رو میکشم و با یه دستم تایپ میکنم.امشب حس خاصی برای من هست شاید برای ابد این حس برام بمونه.
عزیزم تو چه ماه زیبایی اومدی تو دل مامان تو ماه خیر و برکت و رحمت ماه خدا ماه رمضون و روز ولادت آقا امام حسن مجتبی...
داریم برای ادای نذر بعدیمون آماده میشیم نذرم این بود که شبای قدر تو حرم حضرت امام رضا(ع) باشیم.چون غذاهای بیرون برات خوب نیست تدارک یه هفته غذای پخته شده فریزیو دادیم امشبم بابا داره کباب مرغ و گوشت و...رو آماده میکنیم.
باهات عکس گرفتم.ازت فیلمم گرفتم.فکر کنم خوابت برد عزیز دلم.امروز برای اولین بار صبح وقتی داشتی شیر میخوردی خیلی دقیق بهم زل زدی انگار داشتی شناسایی میکردی که من کیم و میفهمی که از کی داری شیر میخوری.
وقتی نازت میکنم خوابالو که باشی آروم چشماتو میبندی و با یه آرامش خاصی خواب میری همون لحظه...قربونت برم که اینجوری از مادر آرامش میگیری.
کلی کتاب و ....برات خریدم کتابای هوشتو خیلی با دقت نگاه میکنی...جدیدا که دمر شدنو یاد گرفتی تن تن دکر میشی ولی یه مدت میشه خسته میشی و گریه میکنی تا برت گردونم.
قربونت برم عشق مامانی.خدا رو هزاران مرتبه شکر از این نعمت والا.
از ائمه ممنونم.ممنونم از آقا امام حسن مجتبی که دست پر سر سفرشون اومدم.هر چند هنوزم گدایای سر سفرشونم
ازشون خواستم بیمه دنیا و آخرتت باشن...خوشبخت بشی مادر به رضای خدا برسی...سالم و صالح
بوس بوس گل نازم.آروم خوابیدی مامانی
