خاطرات روزجمعه
سلام بابا. جمعه رفتیم جای همیشگمون بیداخوید. میگووماهی تفت شده توپیاز برده بودیم.اونجا چادر زدیم. سرد بودهوا. برف تازه اومده بود. نرم بودند برفا. دوتاتوپتم برده بودی. قرمز و سبز...بعدشم چندتا بوته خار سوزوندیم...بودود گرفتیم ! ننه هم دیروز رفت کربلا....شنبه شبم کشیک بودم. مامانی میگه چندبار سراغمو گرفته بودی...
واما خونه سازی. کف رو سرامیک کردیم. دروپنجره ساز upvc اندازه هاشو برداشته. گفت تاچندروز دیگه میفرستند سفارشو. مارک hofmann هستش. ماله تبریزه.
فعلا خبر تازه ای نیست بابا...اداره ام. ساعت 10:30 صبح.
بوس بوس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی