گل دل مامان و بابا گل دل مامان و بابا ، تا این لحظه: 11 سال و 9 روز سن داره

هدیه خدا

مسجد جامع تفت

1394/6/28 11:36
نویسنده : مامان
166 بازدید
اشتراک گذاری

ریحانه ای سلام. پنجشنبه رفتیم خونه حسین آقا بابای آقارضا باغشاهی برای مراسم اوس ابوالقاسم..رفتنی فکرمیکردم خونشونو بلدم ولی لای کوچه های دکتربهزاد میدان مادر گیرافتادم. تااینکه ازیکی از کوچه ها دیدیم ابوالفضل پسر اقا رضا داره بیرون میاد. ازش جای خونرو پرسیدیمو بادست نشونمون داد. سرکوچه ای بود که ماشین وایساده بودیم...خلاصه شبش تا ساعت ده و نیم مراسم طول کشید و چون شماهم خسته شده بودی بلندشدیم. صبح جمعه خاله مریم برامون شام دیشبو که کباب مرغ بود آورد. ماهم براناهار خوردیمو بعدش چنان خماری شدیم که نگو!! تا عصر خوابیدیم. بعدش چون طبق روال هفته های پیش عادت چراگاه داشتیم پاشدیم رفتیم تفت. مسجدجامع قدس نماز خوندیمو از سوپری کنارش دوتا ابمیوه تایلندی بادوتا رانی اناناس خریدیم. ابمیوه ها دونه ای 1500 بیشتر به خاطر ظرفش خریدیم. کوچیکو جالب بود. ولی دریغ از یه قطره اب میوه!! خلاصه کنار بانک کشاورزی میدون شورا بالاتر مسجد نشستیمو مواد غذاییمونو میل کردیم.

بابا این برج باید صرفه جویی کنیم ...دهیاری حدود سه میلیون جریمه بریده ...پول دانشگاه حدود 700 دادم...تبلت 560 خریدیم (مامانی هم میگه هی این تبلتو نگو!)...دعا کن بابا همه چی به خیربگذره..دیروزم ادامه برقکاریو شروع کردند...

اداره گاز...ساعت یه ربع به دوازده ظهر. بابایی.

بوس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هدیه خدا می باشد